بی هویت
علیرضا طلیسچی
یه طاقه پارچه مشکی یه آگهی ترحیم
یه دسته گل روی دری همیشه بستهلیرضا طلبسچ
یه قاب عکس رو دیوارساعت همیشه خوابیده
گلدون و پنجره هم که دل شکسته
یه مرد بی هویت یه نامه ی وصیت
یه حلقه توی دسته مرد خسته
رفتی و جات خالی شد تو خونم
آتیشو باز کشیدی به جونم
میدونم که حرف های قشنگت
چیزی نیست جز اشکی رو گونم
آخ بازم داغت کوبید تو سینه
یاد تو چقد که دلنشینه
خدایا کاری کن از بهشتت
بتونه اشکامو ببینه