دلم یه تصویر تکراری خواست
با تو و خاطره هایی که داشت
بیا سر قولی که دادی باش
برسیم بهم دیگه جایی کاش …

صبر میکردم نبودی ولی
من ک*خل فکر میکنم هرروز پیشمی
هنو فکرمو میدزده چشمای نابت
هنو فکر میکنم همه چی ادامه داره
میدونی تلخم زیاد که جاتو پر نمیکنه هر کس بیاد
پشت هم برمیاد از در و دیوار
از وقتی پررنگه کم رنگیات
هواتو دارم هنوز از دور
اما دلم میخواد ببینمت چند روز تنها
دلم تنگ شده واسه حرفای با تو
حتی واسه اینکه کنیم هرروز دعوا
من اصن نرمال نیستم
یه ثانیه هم باشی خوشحال میشم
ممنون میشم از بودن باهات
نکشی دستاتو از دور دستها

کاش برسیم بهم
بگو تو هم برا من یه روز دلت میشه تنگ
میکنم مست زنگ میزنم بهت یه نیمه شب
زندگی من تو که عشقم بودی
شدی الان اِنِمی من
یک شب دنبالت تو کوچتون گشتم
قفل میشه چشمام روی خونتون هر شب
الانم پیدات نمیکنم اصن
دلم میخواد خالی کنم گلوله تو مغزم
تو میکردی با همه فرق
نشدم آدم قبل شدم یه آدم لش
یکی که با همه هست
همه چی وایساده خوابیده ساعت من
حسی ندارم انگارم قلبم نی
راه تو صافه راه من کج
که با تو خوب بودم با همه بد
نداشتم طاقتشو رسیدم آخر خط
میدونم واسه تو رفتن راحت تهش

یه شب که صبح شد
دیدم نیستش اون پیشم
منم قلبم داره بی اون تند تند میزد
یعنی الان بی من کجاست
بغل کی خوابیده شده بی بند و بار
تو این شهر تاریک تو این شهر هار
علی باتو راحت رد میشد از جعبه
عشق مثل خونی که رد میشه از گردنش
چشامو بستم دیگه تا نبینم کارات داره رو مغزم میره
انگار طلسم شده دنیام
نصف جو شهر سنگینه