تو بچسبی روی سینم گردنبند الماسم
خیمه زده چشمات رو خاک احساسم
هی ببوسی صورت بارونی تنهای ولگردو
حالا که مثل هم دیوونه ایم هر دو
بوت کردم تو دستم پیچیده موت چشماتو میبندی تو زود
این حسا تنها با تو بود …
انگشتات رو پوستم عین مار راه میره راحتم نذار
عطرتو رو من جا بذار …
این تن نیمه جونو کارد تو استخونای قلبمونو میفهمی
گریه ی بی امونو زود نرو باز بمونای هردومنو میفهمی
عشقتو پس نمیدم با کسی دست نمیدم نفس نمیدم به هیشکی
پیشمه شیشه عطرت میزنم قطره قطرشو روی مچ بند مشکی
طعم عشقه مزه رژ لبت پاک میشه انقد میبوسمت
دستات مرهم روی روحمه …
با گرما میریزه ریمل تو تند میزنه خیلی دل تو
میبوسم چشای خوشگلتو …
نظرات